نفس نفس ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

مادرااااااااانه

هفته شانزدهم

به نام خدایِ خوب توی همچین روزی یعنی 27/1/92 دیگه منتظر بودم بهم بگن نی نیه توی دلم چیه! دوست داشتم بدونم بالاخره چه مدلی باید باهاش صحبت کنم/ تا حالا از لغات مشترک استفاده میکردمو با نی نی صحبت میکردم اما واقعا" دیگه دوست داشتم با اسم های منتخب صداش کنم! وارد مطب شدیم , اولین نفر رفتیم تو, برای اولین بار آقای دکتر بدونِ سونو و با گوشی داشت دنبال قلب کوچولوش میگشت و صدارو واسه مام پخش میکرد / پس چرا صداش نمیاد!!! واااااااااااای خدا یه صدای تالاپ تولوپ ناز داره پخش میشه و صداش همه جارو برداشته/ ازون صداها که همیشه مامانایی که شکمشون قلمبه بود وقتی وارد اتاق دکتر میشدن چند ثانیه بعد صدای قلبِ نی نی هاش...
31 فروردين 1392

دختــــــر یا پســــر

به نام خدایِ خوب زمان کم کم داره میگذره و داریم نزدیک میشیم به اون روزی که بالاخره متوجه بشیم معجزه ی خدا برای ما یک دختر در پی داشته یا یک پسر اولین سونو توی 12هفتگی گفت که احتمالا" ما داریم صاحبِ یه پسر میشیم/ دومین سونو توی 13هفتگی گفت احتمالا" ما داریم صاحبِ یه دختر میشیم// واقعا" خسته نباشن, خوبه کلا" همین دوتا احتمال وجود داره! بالاخره ما داریم صاحبِ چی میشیم جدا" فرقی هم میکنه چی باشه؟؟؟ این سوالیه که یوقتایی ذهن منو درگیر خودش میکنه! از آقایِ پدر که میپرسم میگه برام فرقی نداره من فقط سلامتیش رو میخوام / اما من بازم میشینمو فکر میکنم به اینکه کدومو بیشتر دوست دارم فکر میکنمو آخر آخرش به این نتیجه میرسم که: خدا...
25 فروردين 1392

نوروز 1392

به نام خدایِ خوب این بهاران مالِ تو شاخه هایِ یاسِ خندان مالِ تو ساده بودن هایِ باران مالِ تو آن خداوندی که دنیا آفرید, تا ابد همراه و پشتیبانِ تو خوبِ قشنگ, دردانه ی مادر این روزها به یمن حضورت مادری هستم که با جنینی 12 هفته و 5 روزه نوروز 92 را جشن میگیرد و چه خوشبختی ای بالاتر ازین... گواهِ تمامِ لذتی که در لحظه ی تحویل سال بر ما گذشت, پستِ آینده ام در وبلاگت خواهد بود........ خدایا شکــــــــــر که لحظه به لحظه با ما قدم برمیداری ...
1 فروردين 1392
1