نفس نفس ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

مادرااااااااانه

بد اما بسیـــار خوب

1391/12/28 20:22
نویسنده : مامی
678 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدایِ خوب

از روزی که اومدی توی دلم با خودت یک عالمه علائم عجیب و غریب هم آوردی

با همشون کنار اومدم عزیزم, حتی یکبار هم شکایت نکردم تازه یه جورایی باهاشون حال هم میکردم!

تا اینکه دیروز همه چی تغییر کرد! همه ی اون علامتهایِ به ظاهر نا به هنجار یکجا از بین رفت و این واسه منی که وجودت رو با اون ها حس می کردم یه نشونه ی بد بود/ از دیروز دنیا رویِ سرم خراب شد, حس می کردم شاید برات خدایی نکرده......

امروز با خانم دکتر تماس گرفتم گفت چیزی نیست اما اگر استرس داری بیا خیالت با یه سونو راحت بشه, رفتم مطب فقط راه میرفتم تا نوبتم بشه, دستام یخ کرده بودن خلاصه نوبتم شد و رفتم توی اتاق دراز کشیدم, خانم دکتر کارشو شروع کرد, صورتش رو به مانیتور بود و داشت با یکی به اسم جوجو حرف میزد! یهو بی اختیار گفتم دکتر میشه وقتی قلبش رو دیدین زودی بهم بگین؟! دکتر خندیدن و گفتن پس من دو ساعته دارم با کی حرف میزنم؟!!! بعد مانیتور رو به سمتِ من چرخوندنو گفتن بفرمایید مامانِ پر استرس, اینم قلب جوجوتون اینم دستها و پاهاش که داره تکون میده

وااااااااااااااااااااااای خدایااااااااااااااااا عظمتت رو شکر, یه صحنه ای دیدم که تا آخر عمرم فراموش نمیکنم!

برای اولین بار به طور واضح یه موجودِ کوچولویِ چند سانتیمتری رو دیدم که مالِ منو حمیدِ و داره دستها و پاهاشو حرکت میده (هفته ی دهم, 12/12/91)

اشکام تمامِ صورتمو پر کرده بود میخواستم قربون صدقه ت برم مامان جون, اما زبونم بند اومده بود/ دیگه خانم دکتر هم داشت اشک میریخت/ خلاصه که خیلی صحنه ی باشکوه و لذت بخشی بود آدم وجودِ خدا رو توی مانیتور تمام قد حس میکرد

کوچولوی دوست داشتنیِ من, مامان ازت ممنونه که این حسِ زیبا رو بهش هدیه دادی/ راستش بابایی تون هم همینجوری خودشو تویِ دلم جا کرد , سالها همه اولین هایِ زندگیم رو باهاش تجربه کردم تا اینکه عشقش تورو بهم داد و حالا تو داری مامانی رو ذوق مرگ میکنی عسلم :-)))

راستی تا یادم نرفته بگم که به محض خروج از مطب دوباره علائم یکی یکی برگشت!!!!!!!!!

تشکر ویژه ی امروز: از مامانِ عمو احسان خیلی خیلی ممنونیم بابتِ اون همه غذاهایِ خوش آب و رنگ که برامون فرستادن

خدا جونم بازم ممنونم, فقط کاش میشد بگی چجوری به خاطرِ لحظه لحظه آرامشی که توی سرنوشتم قرار دادی شکرت کنم تا باورت بشه قدردانت هستیم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)