نفس نفس ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

مادرااااااااانه

سونو آنومالی

1392/6/3 22:06
نویسنده : مامی
11,158 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدایِ خوب

از یک ماهِ پیش از آقای دکتر فریور فرزانه وقت گرفته بودم تا برایِ بررسی سلامتِ جنین پیشِ ایشون برم

31 اردیبهشت ماه پرنسس 21 هفتش کامل شده بود

دکتر فرزانه همونطور که شنیده بودم خیلی خوش رو نبودن اما کارِ بی نظیر ایشون برایِ منو بابا از هر چیزی مهمتر بود

سونوگرافی شروع شد, همه جا ساکت بود, دکتر مشغولِ اندازه گیری شد, روبرویِ منو بابایی یه مانیتور بود که میدیدمت اما سر در نمی آوردم دکتر دقیقا" چیکار میکنن فقط زیر لب صلوات میفرستادمو دعا میکردم همه چیز خوب باشه

بالاخره یه صدایی از آقایِ دکتر درومد:

دخترتون کاملا" سالمه, 21هفتشه, حدودا" 423 گرم وزن داره

خدایاااااااااااااااااا دیگه نوبتِ منه, فقط بگو من چجوری تورو خوشحال کنم فقط بگووووو

 یه عالمه عکسای نازت رو به همراهِ cd سونو تحویل گرفتیم و اومدیم خونه/ توی راه من عکساتو نگاه میکردمو اشکامو پاک میکردم/ یهو بابایی گفت:

"به این فکر کردی که یروزی ازدواج میکنه و از پیشمون میره, یوقت اون موقع نشینی گریه کنی ها"!!!

نمیدونم داشت به چی فکر میکرد که اینو به زبون آورد/ راستش من اصن به این چیزا فکر نمکردمو نمیکنم فعلا" فقط دارم با وجودت عشق میکنم همین

اینم چندتا از عکسات مامان جون:

نفسم 21هفته

داری مامانو هُل میدی عشقم؟!

هل دادن

گوشت رو کندی که مادر

گوش نی نی

انگشتت رو از تویِ چشمت در نمیاری عزیزم

انگشت در چشم

قربون اون ژستت متفکرِ مامان, چه راحت دستتو لم دادی به زانوت بد نگذره!

 ژست

اینم یه عکس دستِ جمعی:

عکس گروهی

 

خدایا دلم میخواد زمان متوقف بشه و من وسط اینهمه مهربونیِ تو تا ابد باقی بمونم, به خاطر همه چی شکـــــــر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (36)

خاله نفس
4 شهریور 92 12:10
سلام دوست خوبم
چقدر دلم برات تنگ شده بود
تو هم که به ما سری نمیزنی
نمیدونی چقدر خوشحالم داری صاحب دخمل میشی
دیگه انشالله کم مونده بیاد بغلت
مادر شدن حس خوبیه
و من از خدا میخوام این حس و نصیب همه دوستای گلم بکنه
میبوسمت- مواظبه خودت و کوچولوت باش


وای عزیزمممممم ببین کی اومده اینجا
خاله نفس جون خوب میفهمم چی میگی و خوب میفهمی چقد دعا میکنم/ شمام دختر زیبات رو ببوس :-*
مامان بهی
4 شهریور 92 13:44
سلااااااااااااااااااااااااااام به نفس جون گل خودممممممممممممممممممممممموبه پرنسس کوچولووووووهمیشه شاد باشی عسلییییی
خیلی خوشحالممممم و دوست داشتم زودتر از این خبر بدی از خودتو نی نی جونننن ولی ..... بماندددد
همینکه هر دوتاتون سالمیددددد شکرررررررررررررر
راستی میشه آدرس فیس بوکتو واسم
می سندیییییی
دوستون دارم خیلییییییییی


مرسی خاله بهی جوووون :-*
خاله بهی لینک بذار ادت کنم من....
مامان یزدان
4 شهریور 92 23:52
سلام عزیزم انشاالله به سلامتی به دنیا بیاد وروزهای خوبی رو در کنارش سپری کنین
منم در باره پسرم مینویسم
اکه با تبادل لینک موافقی بهم خبر بده


باعث افتخاره عزیزم ...
مامان حسنا
5 شهریور 92 11:15
عزیزم تبریک میگم
ایشالا قدمش خیر باشه براتون...
راستی اسم انتخاب نکردین؟؟؟


اسمش "نفس" هست خاله جون :-)
سوگل
5 شهریور 92 14:09
مامی جون ، منم آخرین روزهای 8 ماهگیم رو میگذرونم ..
فکر کنم سن بارداریمون یکی باشه .. هفته ی 35 ...
دنیا رو چه دیدی شاید یه روز اومدیم خوایستگاری
فقط قول بده نزنیمون آ


شما خواستگار باش ما عمرا" بزنیم هه هه ههههههه
فرشته
5 شهریور 92 15:09
وای من وبلاگ شما رو گم کرده بودم اخه همیشه از وبلاگ ژورنال دنیای نفیس میومدم و بهتون سر میزدم از وقتی مسدود شد منم هرچی تو گوگل زدم مادرانه همه چی میومد جز این وبلاگ.الان هم اینقد از این وبلاگ به اون وبلاگ رفتم یهو دیدم تو قسمت پیوندهای یکیش زده مادرانه اومدم و دیدم بعلههههه خودشه. خیلی دوس داشتم ببینم نینیتون چیه. انشااله به سلامتی


مرسی که اینهمه به این وبلاگ محبت داری عزیزم :-*
خاطرات دلنشین ما
5 شهریور 92 18:32
نفس جون سلام.باید بگم با دیدن تک تک عکسا اشکای منم مثل بارون فروریخت و خدا رو شکر کردم.نازنینم مواظب خودت باش.دوستت دارم.


خیلی ماهی دوستِ عزیزم :-*
ماندانا
6 شهریور 92 7:03
ايشالا به سلامتي فرشته كوچولوتو بغل بگيري


ممنون ماندانا جونم :-*
کارن
6 شهریور 92 12:53
سلام خاله جون خوشحال شدم که عکس دوست جونمو دیدم .دکتر فرزانه از منم از این عکسا گرفته ولی من همش دستامو رو چشمام و پیشونیم گذاشته بودم تا کسی صورتمو نبینه


قربونِ دستایِ نازنینت کارن جونِ خاله :-*
نسرین
8 شهریور 92 2:29
ایشالا به سلامتی و قدم خوش بیاد تو بغلت نفس جون التماس دعا.


برام دعا کن نسرینِ عزززززززیزم :-*
مامان احسان
9 شهریور 92 10:24
وااااااااااااای کیف کردم از این عکسهایی که گذاشتی خدا حفظش کنه براتون


ممنون مامانِ احسان شما همیشه لطف داشتین و دارین :-*
زینب
9 شهریور 92 12:07
سلام عزیزم بعد از جند وقت اقدام برای بارداری باردار شدی چون منم 8 ساله ازدواج کردم مرسی


زینب جونم اصن به چند سال مزدوج بودن نیست!!!
فقط به آرامشِ تو و خواستِ خدا برمیگرده عزیزم
ایشالا که بزودی نی نیت میاد توو دلت دوستم
نارینه
10 شهریور 92 3:07
و تبارک الله و الاحسن الخالقین

هزار الله اکبر به این همه عظمت


چشمت روشن مادرزن آینده

فکر کنم عروسم رو پیدا کردم !!!


متشکریمممم مامانِ شوهر اوووووه خخخخ
وای پس به دخترم بگم سنگین رنگین باشه جلو تو و پسر جیگرت :-*
مامانی درسا
11 شهریور 92 3:11
به به مامانی تنبل قدم رنجه کردی به وب نی نی اومدی و پستی گذاشتی !!!!!! ..... ولی انصافا" مگه زیباتر از این عکسا هم تو دنیا عکسی برای پدر و مادر هست ...... خیلی زیبا بود عزیزم .......


مرسی مامانِ درسا گلی جووووووونم
از تنبلی نگوووو که من خودِ خودشم :-))
مینا مامی پویان
11 شهریور 92 13:54
خاله قربون اون چهره زیبات برم منننن کلی دلبری کردی با این فیگورات که جبگر طلااااا

مریم تو این روزها منو و محمودو خیلی دعا کن سختتت محتاج دعاممم


مرسی خاله جونی, پوووووویانِ منو ببوسین :-*
مگه میشه پرنسس من خاله شو دعا نکنه؟!
مامان ترنم کوچولو
11 شهریور 92 15:56
ای جوووووووووووووووووووونم عزیزم
خدایا شکرت انگار همین دیروز بود
اسشالله آش نذری زو نی نی به بغل میپزی دیگه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا همیشه شاد و سلامت و عاشششششششششق باشین


عزیززززززززززم :-*
حتما" میپزونم فقط تاریخش رو برام یاداوری کنین...
مرضیه
12 شهریور 92 9:55
ای جان ... خوشگلم خوش اومدی ... پرنسس ناز من بختت بلند ... قربون اون ژستای قشنگت ... منتظرت هستیم ...


ممنون خاله مرضیه ی ماهم, پسر کوچولوی نازِ مارو محکم بماچین لطفا" :-*
مامان غوره
12 شهریور 92 18:15
مامان نفس چه عجب وبلاگ این پرنسس رو آپ کردی.ای جانمممممممم چه عکسهای خوشملی ازش گذاشتی.خدای بزرگ حفظش کنه و به سلامت پا به این دنیا بگذاره.


مرسی مامانِ غوره جوووووونم, امیدوارم شمام بسلامتی نی نی جونتو غل بگیری دوستم :-*
صوفی مامان رادمهر
13 شهریور 92 17:57
زیباترین عکسی که میشه دید همینه؛ خدای مهربونی ها و شادی ها، خدای فرشته های کوچولو نگهدارتون باشه... دلم براش ضعف رفت... نازنینمممم

موافقم,و همینطور نگهدارِ تو و پسرِ نازنینت :-*
نیلوفر
13 شهریور 92 23:51
خیلی بهت تبریک مییگم عزیزم از عکسای نی نیتون معلومه که خیلی ناز مبارکه انشا.. زود انتظار تموم شه ما خود قند عسلو ببینیم

ممنون نیلوفر عزیزم, امیدوارم بزودی بابایِ نی نیِ شمام رضایت بدنو کوچولوت بیاد توو دلت :-)
مادر سامان
17 شهریور 92 21:08
سلام عزیزم فقط بهت می گم خیلی خوش حالم که به آرزوت رسیدی .از ته دل دعا کن که همه اونایی که نی نی ندارن خدا اونا رو هم شاد کنه .عکساش هم خیلی جالب بود ان شا اله به سلامتی دنیا بیاد.


هرروز دعا میکنم مامانِ سامان جوووون/ امکان نداره یادم بره...
مامان یاسمن و محمد پارسا
18 شهریور 92 12:51



من چندتا ببوسم تا جبران شه :-))
مامان آرشينا
23 شهریور 92 14:16
سلام عزيز خاله قربون عكس قشنگت .دوست خوبم خوشحالم كه خوبي و شاد .بوس از طرف من و دخملم واسه شما


ممنون مامانِ آرشینا گلی :-*
خاطره مامان بردیا
30 شهریور 92 18:43
جونم. نفسم.... چه عکسای قشنگی...انشاءاله که وقتی به دنیا اومدی وبلاگت با یه عالمه عکسای خوشجل خوشچل آپ می شه هی... هم ما رو کشتی و هم مامانی رو که این همه ناز داشتی. نگو دخمل بودیا


هه هه هههههههههههه :-))
فاطمه
1 مهر 92 14:08
تولدتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت مبارکککککککککککککککککککککککککککک


خاله فاطمه :-*
جیگر مامان
1 مهر 92 17:15
سلام
عزیزم چه گوگولیه
ایشالاه صحیح و سالم باشه همیشه
التماس دعا


فداتون خاله جووووونی :-*
دخترک
3 مهر 92 10:10
سلام
چه عجب آپ کردی
داشتم نگران میشدم
خیلی خوشحالم که نی نیت سالمه و دخترهههههه
خصوصی داری


ببخش نگرانت کردم
چشم چک میکنم
مامان آینده
3 مهر 92 10:21
سلام
باورت نمیشه ولی به پای عکس های ناز پرنسستون کمی اشک ریختم
اشک شوق
وقتی می شنوم یک زوج عاشق به خواسته دلشون لبخند می زنند از ته دل خوشحال میشم
خدا بهتون ببخشه این کوچولوی ناز نازی رو
مواظب خودت و کوچولوت باش


مرسی مامانِ آینده/ قربونِ قلبِ پاک تون :-*
مموی عطربرنج
3 مهر 92 15:02
عزیزم...قدم نو رسیده مبارک باشه ایشالا به سلامتی! خیلی خوشحال شدم...می دونستم امروز و فردا ست که فارغ شی...آخه دو هفته از من جلوتر بودی...
عکسای نی نی نازتو بزار ببینیم...


اطاعت امر دوستم .....
نسرین
3 مهر 92 22:08
قدم نو رسیده مبارک عزیزم. خیلی خیلی تبریک میگم. نمیخوای از صورت ماه پرنسس کوچولو رونمایی کنی ما هم ببینیم این ناناز خانوم رو؟ راستی نفس اسم نی نی رو چی گذاشتین؟


ممنون نسرین جون
نسرین جووووون نمیدونی چی گذاشتم؟؟!!!! :-)
مامان دخملی
4 مهر 92 1:30
salam khobi azizam ? kheily khosh hal shodam k gol dokhtari be donya omade elahi k hamishe khoshhal bashi



مرسی خاله جووووونم / دخملی رو ببوسین :-*
نارینه
8 مهر 92 2:13
ینی بذار عروسم دنیا بیاد تا من خودم تو رو بکشم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ینی چی که پست نمیذاری ؟؟؟؟؟؟ دلم آب شد واسه اون شیکم فلنبت ................

توووووووروووووووووووخددددددددددددا یه عکس از خودت بذار ... نامرد

بووووووس


هر چی تو بگی خاله جووووون/ من تسلیمم :-))

hanalo
9 مهر 92 20:02
azizzzzzzzzzzzaaam, ashkam dar omad, cheghad ghashange ,. mobaraket bashe azizam


قربونِ دونه دونه اشکاتون :-*
دایی جون (رایان و باران)
9 مهر 92 22:57
تبرییییییییییییییییک به مامی و آقای پدر
من عکس میخواما مامان نفس


پیغام شما رو دیدم و اطاعت کردم :-)
مریم (رایان و باران)
10 مهر 92 0:48
نفسم سلام الهی خاله فدای کنجد کوچولوت الان 9 روزشه فداش شم ببخش وقت نمیکنم سربزنم دایی جون اکبر الان خبرم کرد کنجدبه دنیا اومده از طرف ما3تا دستای کوچولوشو ببوس


ای جااانم الهی من قربونِ شما 3تا بشم/ مرسی از دایی جون اکبر بابت خبردهیشون :-)
خاطرات دلنشین ما
10 مهر 92 18:11
واااااااااااااای عزززززززززززیزم مبارکه.نمی دونی وقتی بالای صفحه رو دیدم که نوشته پرنسس نفس به دنیا اومد چقدرررررخوشحال شدم.


مرسی خاله جوووون :-*