نفس نفس ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

مادرااااااااانه

دومین دیدار

1391/12/28 18:56
نویسنده : مامی
619 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدایِ خوب

از اونجاییکه تصمیم گرفتم همزمان تحتِ نظر دوتا دکتر باشم

امروز دوباره برام لحظه ی موعود بود/ لحظه ی دیدنِ تو

با یه وجودی که پر از هیجان واسترس بود اینبار وارد مطب خانم دکتر شدیم و خدا رو بی نهایت سپاس که ایشون به سرعت خونه ی کوچولوت رو توی دلم پیدا کردن و بر سلامت کاملِ شما صحه گذاشتن

ممنون که به سرعت قلبِ پر تپش ات رو نشون دادی, قلبی که ظاهرا" قلبِ توئه اما بخدا قسم که این روزها واسه زنده بودنِ من میتپه/ مامانی باور میکنی دیدنِ تپشش هر لحظه به من جونِ دوباره میده؟!؟

آقای پدر از تمامی لحظات فیلمبرداری کرد تا هرگز فراموش نشه این تکرارنشدنی هایِ زیبایِ زندگیمون

کنجدیِ خانه ی ما در تاریخِ 2/12/91 عمری به اندازه ی 8 هفته و 4 روز و قدی به بلندایِ 1.8 میلیمتر داشت / نوشتم داشت چون تکثیر سلول های بی نظیرت به لطفِ خدا اونقدر زیاده که میدونم تا ما به خونه برسیم بلندقامت تر هم شدی (فدایِ قدت بشم من)

شاهکار کائنات, دردانه ی من مدتی است بواسطه ی حضور تو حس میکنم که خدایِ من در همین نزدیکیست, نه در آن بالا بالاهاااا / پس اینبار با فاصله ای نه چندان زیاد خدایا شکر, به اندازه ی تمامِ آفریده هات شکـــــــــر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

دایی جون (رایان و باران)
8 فروردین 92 21:39
ای بابا نظر بدین دیگه

دایی جان شما نگران نباشین آخه همه مثه مریم جونِ شما گرفتار بچه داری ان ها :-)
نرگس مامان باران
25 فروردین 92 19:52
سلام عزیزم دخمل من باران مظفری تو جشنواره عکس آتلیه سها شرکت کرده ممنون میشم اگه به وبلاگمون بیایی و به لینک مستقیم آتلیه بروید و امتیاز 5 رو بهش بدید خیلی وقتتون رو نمیگیره با تشکر
مامان شادي
7 خرداد 92 13:30
چقدر باعظمت وباشكوه تمام لحظه هاي زندگيتون رو به تصوير كشيدين .مطمئنم خداي خوب بهترين وزيباترين هديه رو به شما عطا ميكنه .خيلي خيلي از سادگي نوشتنتون خوشم اومد .انگار اين دستاي خداست كه ميخواد قدرتش رو نشون بده .قدر زندگيتون رو بدونين.

مامان شادی شما پری از احساس عزیززززززززم
مامان آتنا جون
7 شهریور 92 23:03
سلام عزیزم تبریک می گم امیدوارم این چند ماه باقی مونده رو هم به سلامتی بگذرونی ونی نی جیگر رو بغل کنی با اجازه لینکتون کردم