لحظه ی نابِ عاشقی
به نام خدای خوب
دختر نازم سالِ گذشته توی همچین روزی (9/11/91) متوجه شدم که شما اومدی توی دلم و قراره منو اقای پدر بشیم "مامان و بابا"
هیچوقت اونروز رو فراموش نمیکنم , روزی رو که خدا با بودنِ تو تویِ وجودم منو به اوجِ بهترینها رسوند و تا ابد وام دارِ خودش کرد
فراموش نمیکنم لحظه ای رو که خبرِ حضورت رو به پدرت دادم و هرگز از یاد نمیبرم اشکِ شوقی رو که تویِ چشماش حلقه زد.....
توی دورانِ بارداری عکسای زیادی گرفتیم اما به علتِ حفطِ شئونات اسلامی نمیشه اونایی رو که صورت مامان توش مشخصه رو اینجا برات بذارم فعلا این چندتا رو که از نظر مدیریت وبلاگ بلامانع هست میذارم و شاید مابقی رو خصوصی گذاشتم...
اینجا کفشای کوچولوت توی دستمونه:
اینجام عکس سونوگرافی انومالیت توی دستمونه وقتی که 20 هفته ت بود:
بقیه عکسا مورد داره شرمنده!
خدایا بابتِ روزایِ قشنگی که برامون خلق میکنی شکـــــــــــــــــــــر